در این نوشتار به نقد فیلم French Exit 2020 به کارگردانی ازازیل جیکوبز میپردازیم. در ادامه با بررسی، تحلیل و نقد فیلم خروج فرانسوی در سایت تکراتو همراه ما باشید.
فیلم کمدی سیاه French Exit یا خروج فرانسوی با بازی میشل فایفر (Michelle Pfeiffer)، لوکاس هجز (Lucas Hedges) و کارگردانی ازازیل جیکوبز (Azazel Jacobs) فیلمی است اندکی قابل توجه.
در این فیلم فایفر و هجز را به عنوان مادر و پسری ثروتمند به نام فرانسیس و مالکوم پرایس میبینیم. آن دو گربه ای بنام فرانک کوچولو که تریسی لتس (Tracey Letts) صداپیشگی آن را برعهده دارد، دارند.
این خانواده ثروتمند پس از مرگ جنجالی پدر خانواده با پذیرفتن پیشنهاد یکی از دوستانش برای رفتن به آپارتمان خالی وی، به همراه پسر بزرگ و گربه اش از نیویورک به پاریس سفر میکنند.
فیلم خروج فرانسوی محصول سونی پیکچرز است که براساس فیلمنامهای از پاتریک دوویت (Patrick DeWitt) ساخته شده است. جیکوبز و دوویت قبلا در فیلم Terri یا تری (یک کمدی خشک درباره یک نوجوان قلدر) با بازی جان سی رایلی (John C. Reilly) با یکدیگر همکاری داشتند.
در این کمدی سیاه و تلخ، فایفر نقش یک بیوهی بیپول را بازی میکند که به همراه پسرش لوکاس هجز و گربهاش به پاریس میرود. یا به عبارتی دیگر میشود اینطور داستان را خلاصه کرد: یک فرد سالخورده در منهتن که با آنچه به سختی از ارثش باقی مانده زندگی میکند به همراه پسر و گربه اش به یک آپارتمان کوچک در پاریس نقل مکان میکند.
French Exit یک فیلم عجیب است؛ بخشی درام، بخشی کمدی بسیار تاریک. در قلب آن فرانسیس قرار دارد، که با درخشش پرتحرک توسط میشل فایفر به تصویر کشیده شده است. فرانسیس شخصیتی جذاب، نامنظم، مخرب و به طرز دردناکی آسیب پذیر است. به اندازه کافی عجیب. او مرا به یاد Cruella دیزنی می اندازد: این دو زن دارای نوعی خودشیفتگی بی پروا اما شکننده هستند.
چگونگی شکل گرفتن روابط
فهرست مطالبی که در ادامه ی نقد فیلم French Exit خواهید خواند به شرح زیر است:
نقاط قوت:
نقاط ضعف:
فایفر در مصاحبه ای گفته است:
من واقعاً عاشق این شخصیت شدم. کتاب را بسیار دوست داشتم و نمیتوانستم آن را زمین بگذارم. بهشدت سرگرمکننده بود و به نظرم شخصیتهایش بسیار تأثیرگذار و غریب میباشند.
فکر میکنم روابط را بررسی میکند، روابط عمیق و اینکه چگونه مردم میتوانند زندگانی متفاوتی بگذرانند اما بهشکلی باورنکردنی با یکدیگر در ارتباط باشند. فکر میکنم همهی این مسائل در زندگی هر شخصی وجود داشته باشد.
این فیلم، یک فیلم غم آلود میباشد. و شخصیتها از وضعیت بغرنج خود آگاه هستند و مشتاقانه اظهار نظر میکنند. از آنجا که آینده فرانسیس در یک مقطع ویژه تاریک به نظر میرسد، او به بهترین و تنها دوست خود، جوآن (سوزان کوین دوست داشتنی) میگوید که می داند چه کلیشه ای او را درگیر کرده است.
ازازل جیکوب در فیلم خروج فرانسوی بواسطه نوعی کمدی از انحطاط بورژوازی میگوید. که توسط پاتریک دوویت نوشته شده و از رمان کمیک خود اقتباس کرده است.
فیلم را میتوان تحت تاثیر آثار وس اندرسون بدون طراحی خاص تولید و با ساختاری دمدمی مزاج توصیف کرد. گرچه نگاه تکنیکی و فیزیکی کارهای اندرسون دقیقاً همان چیزی است که هدف اوست. درواقع وی میخواهد ما را از این واقعیت خارج و به دنیای خیال پرت کند. اما فیلم Exit French در حالت واقعی اتفاق میافتد. و نمیتواند آن تاثیری که اندرسون بر ما میگذارد او هم بگذارد.
فرانسیس پرایس (میشل فایفر) زنی تجملاتی، نسبتاً تلخ است که رابطه متفاوت او با پسرش، مالکوم (لوکاس هجز)، هنگامی شروع میشود که وی را بدون هماهنگی و آمادگی قبلی از مدرسه خارج کرد.
وی به مدت یک دهه از پول شوهر درگذشته اش برای امرار معاش استفاده میکند. او با اطلاع از اینکه وی از نظر اقتصادی ورشکسته شده است، آنچه را که باقی مانده است می فروشد و به همراه پسرش مالکوم (لوکاس هجز) به پاریس نقل مکان میکند.
از آن زمان آنها تا حدودی رابطه ای سخت و دور از هم را ایجاد کرده اند. هنگامی که فرانسیس اعلام کرد که آنها نیویورک را ترک می کنند، مالکوم مجبور میشود این خبر را به دوست دخترش، سوزان (ایموژن پوتز) برساند. که حقیقتا از این اتفاق خوشحال نیست، زیرا مالکوم هرگز جرات نکرده است که به مادرش بگوید او در زندگی اش کس دیگری را هم دارد. او چنان گوشه گیر شده و چنان نگاهش به کیف مادرش گره خورده است که حتی به ذهنش خطور نمیکند که با سوزان بتواند در شهر بماند.
بیشتر بخوانید:
هنگامی که مادر و پسر در محل زندگی خود در پاریس اقامت گزیدند، یک همسایه آمریکایی، مادام رینارد (والری مهافی)، وارد زندگی آنها میشود. صریحاً اعتراف میکند که او همیشه Frances را تحسین کرده است و می خواهد دوست او باشد. که در ادامه او باعث مشکلاتی خاص و ناراحتی Frances میشود.
میشل فایفر یکی از بهترین نقش های خود را در این فیلم بازی کرد. نقشی که زیبایی باور نکردنی او و همچنین توانایی او را برای برجسته کردن خود به تصویر میکشد.
و ویترینی برای سرزندگی ستاره کهنه کار است. حتی وقتی فیلم به شکل نامتعادلی با تعداد زیادی شخصیتهای فرعی پیش میرود، حضور پولادین فایفر لنگرگاه این روند است.
بیشتر بخوانید:
فیلمهای جیکوبز به طور معمول توانایی شخصیتهای غریب را به تصویر میکشد، و آنها را در دل جامعه به سازگاری مجدد میرساند و همچنین آنها را هدایت و راحت در این موقعیت ول میکند.
میتوان به جوانانی که اضافه وزن دارند، یا میتوان به اواخر فیلم خروج فرانسه اشاره کرد که، فرانسیس، شخصیتی که هرگز کارهای روزمره خود را به طرز معمول انجام نداده، حالا باید به شکلی دیگر عمل کند.
فایفر در نقش فرانسیس با ترکیبی هیجان انگیز از خستگی و ریتم و تمپوی بالا بازی میکند. و این نوع رفتار از وی تاثیر هنجارکشنیها و بزه کاریهای او را همچون خیانت، بیشتر میکند که این خود یک عمل جنون آمیز است. او با دیدن تحقیر دیگران، خود را به آرامش نزدیک میکند.
باز هم تاکید میکنم که عملکرد تماشایی میشل فایفر از نکات اساسی فیلم خروج فرانسوی میباشد. وی یک بار دیگر ثابت میکند (گویا که باید یادآوری کنیم) او چه بازیگر منحصر به فرد و ستاره ای تمام نشدنی است. فرانسیس، با نگاهی دیوانه وار، با موهای قرمز و خزهای گران قیمت و سیگاری روشن، به فایفر این فرصت را میدهد که خود را به خوبی نشان دهد.
مالیخولیا و تراژدی. در میان نگاه های پژمرده و تخریبهای ویرانگر، فرانسیس درد میکشد. یک زن گمشده به دنبال چیزی است تا به زندگی خود معنا و مفهوم بدهد. کاری کند که دیده شود و مورد توجه و قدردانی قرار گیرد. فایفر دقیقاً میداند که این شخصیت و این فیلم به چه چیزهایی احتیاج دارد و هر لحظه که او در تصویر ظاهر میشود لذتی مهار نشدنی را در وجود او میبینیم.
بیشتر بخوانید:
عملکرد فایفر در این فیلم عالی است؛ او فرانسیس را به عنوان زنی به تصویر میکشد که علی رغم تحول در داراییش، دیدگاه تیره و تار خود را نسبت به زندگی از دست نداده است و با این وجود هنوز در زیر نمای بیرونی او آسیب پذیری را احساس می کنید. حتی اگر اقدامات او اغلب غیرقابل درک باشد.
همانطور که فرانسیس در طول فیلم نفرت انگیز و دلهره آور ظاهر میشود، همانطور هم که داستان فیلم در ادامه میطلبد، منعطف عمل میکند. فایفر نشان میدهد که زیر آن پوشش اشرافی و حقه بازیهای به ظاهر تند و زننده، شخصی وجود دارد که باید از او مراقبت شود.
با وجود چنین شخصیت خاص و پر از انگیزه در قلب داستان، برای شخصیتهای دیگر دشوار است که برای جلب توجه ما رقابت کنند. لوکاس هجز، در نقش پسرش مالکوم، تلاش نمیکند و به راحتی در کنار میشل فایفر قرار می گیرد. شخصیتها بدون اینکه جای فرانسیس را در فیلم بگیرند، به داستان جهت بهتر نشان دادن خودش قوت خاصی را میبخشند.
بیشتر بخوانید:
هجز همچنین عملکرد فوق العاده ای را ارائه میدهد. همانطور که در فیلمهایی چون Boy Erased و Ben Is Back بازی فوق العاده ای را ارائه داد. هجز ور نقش مالکوم پرحرف نیست و چیزی شبیه به rasa (نظریه ای است که افراد بدون محتوای ذهنی ساخته میشوند و بنابراین همه دانش از تجربه یا درک حاصل می شود.) میباشد. همچنین باید از Poots ، Macdonald ، Mahaffey و Coyne نام برد، که تصویرهای ظریف از چهار زن جذاب را ارائه میدهند. در ادامه نقد فیلم french exit با ما باشید.
فرانسیس:
برنامه من این بود که قبل از تمام شدن پول بمیرم
فرانسیس جسارتی را که قبل از تمام شدن ثروتش داشت، چندین دهه بعد، در زمان حال، حتی در حالی که به او گفته می شود سرانجام ارث آنها تمام شده است، نشان می دهد.
به او هشدار داده شده بود که این اتفاق خواهد افتاد، اما او زنی نیست که منطقی رفتار کند. وقتی به او گفتند همه چیز را بفروشد و راهی جدید برای زندگی پیدا کند، ابراز تأسف میکند. واضح است که او هیچ برنامه ای برای تغییر لاکچری بازیهای خود ندارد و به جای این کار مایل به مرگ است.
سفر به پاریس صحنه های ملایم سرگرم کننده ای را ارائه میدهد که در آن فرانسیس و مالکوم نشان میدهند که چقدر با واقعیت اوضاع ارتباط ندارند. آنها با شخصیتهای عجیب و غریب روبرو می شوند.
سفر فرانسیس جستجوی ابدی یک مکان آرام است تا زندگی خود را هر طور که دوست دارد پیش ببرد. و زیبایی آن سفر این است که او عمیقا نمیخواهد در آن وضعیت باشد. او زنی با جایگاه فوق العاده است که وی را با توجه به کسالت و بیماری روحی، از ورود ناگهانی و خردکننده واقعیت کور میکند. حتی با دیدن وضعیت بغرنج خود، او از پذیرفتن تغییر شرایط و طریقی که پیش گرفته است، خودداری میکند و در بسیاری از موارد، به نظر میرسد قصد دارد به نابودی خود دامن بزند.
فرانسیس به اندازه کافی از جهان، از فرسودگی تعامل انسانی و عوارض روابط، برخوردار بوده است. در واقع، او ترجیح میدهد هرچه زودتر با تنها دست آویز خود، مالکوم، از آنها دور شود. اما در هر صورت نمیتواند اساس بقاء را نادیده بگید. باید با حذف خودش از کائنات کنار بیاید.
منبع:
نقد فیلم Nobody 2021 (هیچکس) ؛ اکشنی فانتزیک با ته مایه های درام از جنس هالیوود
نقد فیلم French Exit (خروج فرانسوی 2020) : چگونگی شکل گرفتن روابط
فیلم , ,نقد ,french ,، ,خروج ,نقد فیلم ,french exit ,خروج فرانسوی ,فیلم خروج ,فیلم french ,کارگردانی ازازیل جیکوبز
درباره این سایت